عشق در روانشناسی نوعی توانش محسوب می شود. انسان عاشق از پوسته فردی خود خارج می شود و به جای اندیشیدن به نیازهایش غرق توجه به طرف مقابل خود می شود و از خود می گذرد تا معشوق را در آسایش بیشتری ببیند.
عاشق به جای اندیشیدن به نیازهایش به فرد مقابل توجه می کند و آنچنان به او عشق می ورزد که حتی حاضر است آسایش، راحتی و سلامتی خود را به پای وی بریزد. از جمله عشق های مثال زدنی عشق مادر به فرزند است که از همان ابتدای تولد نوزاد، مادر همه توانایی خود را بکار می گیرد که بهترین شرایط زیستی را برای فرزندش مهیا سازد و از خود گذشتگی نشان می دهد.
همچنین در ادبیات کهن از قصه عشق های اساطیری هم بسیار شنیده ایم مردان عاشقی چون فرهاد که کوه را می شکافد و برای رسیدن به معشوق از جان خود می گذرد.
با این مقدمه باید گفت عشق تنها در تمایلات جنسی دو طرف خلاصه نمی شود بلکه در نوع اصیل خود یک نوع گرایش روحی دو فرد نسبت به یکدیگر است که موجب می شود آنها نیاز شدیدی به کنار هم بودن داشته باشند و بدون حضور دیگری احساس کمبود می کنندو بعبارتی مکمل یکدیگرند.
از آزار دهنده ترین عشق ها وقتی است که عشق یکطرفه باشد و طرف مقابل هیج تمایلی به ارتباط نداشته باشد. بعبارتی میتوان گفت که از نظر روانشناختی عشق یک طرفه می تواند ویرانگر باشد.
البته ممکن است در طول زندگی هر انسانی حداقل یک بار عشق یک طرفه را تجربه کند. اما مدیریت احساس و کنترل آن می تواند ما را از عواقب این عشق های نا فرجام نجات دهد.
در دیدگاه سنتی و ازدواج های نسل های گذشته فقط عشق مرد را نسبت به زن کافی می دانسته اند و معتقد بودند که با گذشت زمان زن هم عاشق خواهد شد. اما باید گفت که تدریجا زن بر حسب عادت به مرد وابسته می شود نه اینکه عاشق شود.
در هر حال اگر می خواهید بدانید عاشق فردی شدید باید علایمی مثل بی قراری برای دیدار فرد مقابل و دلتنگی را در خود جستجو کنید و در مقابل اگر مشاهده کردید که فرد مقابل تمایلی به دیدار شما ندارد یا این که برای صحبت کردن یا قرار گذاشتن با شما دنبال بهانه می گردد و وقت برای شما نمی گذارد و شما از سوی وی احترام و ارزشی دریافت نمی‌کنید بدون شک دچار عشق یک طرفه شده اید. البته گاهی اوقات ممکن است ابراز عشق بی وقفه، اصرار و صبر شما جهت ایجاد یک علاقه و عشق دو طرفه به نتایج مثبتی برسد. اما معمولا این گونه عشق ها فرجام خوشی ندارد و ممکن است در این مسیر شما هزینه های مادی و معنوی بسیاری پرداخت نمایید. پس باید تا دیر نشده فکری برای خودتان بکنید.
اگر شما در ایجاد ارتباط با افراد، فرد سختی باشید ممکن است با برخورد با یک فرد خوشرو که شما را در یک موقعیت خاص تحویل می گیرد مجذوب و شیفته او شوید. غافل از آنکه امکان دارد این فرد کلا خوش اخلاق یا خوش برخورد باشد و نسبت به شما نظر خاصی ندارد.
یا اینکه اگر شما از لحاظ عاطفی تکیه گاهی نداشته باشید. چنانچه با فردی مواجه شوید که با شما همدلی می کند یا به حرف هایتان گوش می دهد شیفته او شوید. یا اینکه برای جبران شکست عاطفی گذشته خود درگیر عشقی با اولین فردی شوید که در یک موقعیت خاص شما را ملاقات میکند.
در هر حال هر دلیلی که داشته باشد اگر چنانچه دیر بجنبید و رفتارهای عاشقانه خود را با کسی ادامه دهید که هیچ گونه احساسی به شما ندارد ممکن است در این رابطه آسیب ببینید مثل سرخوردگی، افسردگی، کاهش اعتماد به نفس، کاهش عزت نفس، احساس خشم، بد بینی و تنفر در شما ایجاد می شود.
بیایید با خود صادق باشید و احساسات خود را نسبت به آن فرد تحلیل کنید و در یک نشست صمیمی با خود بررسی کنید علت اصلی جذابیت این فرد برای شما چیست. وقتی موضوع را برای خود شفاف کنید خودتان به فکر اصلاح مسیر می افتید.
با ایجاد فعالیت های جدید و جذاب برای خودتان به جای درگیر شدن با خیالات احساسی نسبت به آن فرد کنترل بیشتری روی خود داشته باشید.
برای خود ارزش قایل شوید و به خودتان احترام بگذارید و عدم توجه از سوی طرف مقابل را نادیده نگیرید.
می توانید با دوست صمیمی خود موضوع را در میان بگذارید و از او بخواهید خارج از این رابطه به موضوع نگاه کند و منصفانه نظر دهد.
و بالاخره بهترین انتخاب شما کمک گرفتن از یک مشاور متخصص است تا با روشنگری بیشتر شما را به آگاهی کامل برساند تا از آسیب های در پیش رو در امان بمانید و دچار درد روانی فراگیرتری نشوید.
مشاوران و روانشناسان کلینیک روانشناسی آفتاب آماده خدمت رسانی به شما عزیزان می باشند.
2 پاسخ
موضوعی که در مورد عشق یک طرفه آسیب زننده است این است که فرد عاشق برای خود رویا پردازی کند و هر نشانه، حرف ، یا پیامی از طرف مقابل را به منزله توجه او به خودش تعبیر کند و مطمئن شود که عشق دو طرفه است . زمانی از رویا خارج می شود که می بیند از نظر عاطفی خیلی ضربه خورده . در این موارد بهتر است هر چه زودتر به متخصص مشاوره مراجعه فرمایند
مطالب سايت خيلي خوبه