هیچ چیز راضی اش نمی کند، دائما بدنبال بهانه جویی است و از هیچ کاری برای راضی نگه داشتن اش دریغ نمی کنیم اما روز بروز متوقع تر می شود و رفتارهای نگران کننده ای دارد. با خود فکر می کنیم “اگر این طور پیش برود هر چقدر بزرگتر شود حتما ما را دچار دردسرهای بیشتری خواهد کرد. تا جایی که دیگر توان پاسخگویی به درخواست هایش را نداریم”.
این بخشی از گفته های والدینی است که به دلیل ناسازگاری غیر قابل کنترل فرزندشان به روانشناس کودک مراجعه نموده اند آنها دیگر به ستوه آمده اند. از سنین نوزادی تمام قد در خدمت تقاضاهای فرزندشان بودند. حال که کودک بزرگتر شده با درخواست های بیشتر او و لج بازی غیر قابل کنترل اش مواجه شده اند.
باید در نظر داشت ایجاد توقع در کودک به نوع شیوه تربیتی والدین در منزل بر می گردد و نیز نگاه فرهنگی جامعه نسبت به مصرف گرایی و تبلیغات گسترده رسانه ها حتی در حوزه کودکان و گروه دوستان و طبقه اجتماعی هم از عوامل تشدید کننده این موضوع می باشد به عنوان مثال: کودک در مدرسهایی تحصیل کند که خانواده همکلاسی هایش از رفاه مالی بیشتری برخوردارند. در این موقعیت کودک چون از قدرت تشخیص و استدلال کافی برخوردار نیست. تحت تاثیر این تفاوت، توقع بیشتری از والدین خود دارد.
اخیرا در یک جلسه مشاوره، والدین گزارش داده اند که کودک به دلیل پایین بودن مدل اتومبیل پدر، تمایلی به حضور پدرش درب مدرسه ندارد و از او خواسته است هیچگاه به دنبال او درب مدرسه نیاید. در جلسه دیگر مادری بیان کرد فرزندش تمایلی به حضور وی در مقابل دوستانش به دلیل اینکه خیلی زیبا و آراسته نیست، ندارد و از مادرش تقاضا داشته در جلسات مدرسه شر کت ننماید. و بسیاری موارد از این دست که موجب دل شکستگی و نا امیدی والدین شان شده است.
در اینجا باید گفت که معمولا کودکان پر توقع از عدم تعادل رفتاری خاصی برخوردارند و از لحاظ عاطفی بسیار وابسته هستند و اگر در شیوه های تربیتی خود تجدید نظر نکنیم در سنین نوجوانی با خواسته های نامعقول تر او مواجه خواهیم شد.
از جمله عواملی که موجب پر توقع شدن کودکان می شود، نداشتن محدودیت های رفتاری و عدم مرزبندی ارتباط با اطرافیان توسط والدین و نیز رعایت نکردن هنجارهای رفتاری و آزادی تعریف نشده به کودکان می توان اشاره کرد.
همچنین کودکان پر توقع در حقیقت بازتاب آموزشهای ناکافی می باشد. این کودکان معمولا نگرشی خودخواهانه دارند و خود محور عمل می کنند که ممکن است ناشی از آسیب های دوران کودکی باشد بعنوان مثال برخی والدین به علت اختلاف با یکدیگر و جر و بحث های همیشگی به دنبال جبران آن شرایط برای فرزندشان می باشند و هریک بدون هماهنگی بایکدیگر و به طور جداگانه اقدام به پاسخگویی به نیازهای فرزندشان می کنند. در این میان کودک از موقعیت ایجاد شده نهایت استفاده را می کندو این را متوجه می شود که با حفظ جلب توجه بیشتر والدینش به خود، خواسته های غیرمعقولش به هر نحوی برآورده خواهد شد. در اینجا والدین باید قبل از اینکه کودک تبدیل به یک موجود خودخواه و متوقع شود اوضاع را به درستی و با همکاری یکدیگر در دست بگیرند. باید در این کودکان قدرت نه شنیدن و تاب آوری را بالا برد. گاهی لازم است در مقابل خواسته هایش یک نه محکم بشنود.
این روزها کودکان بسیار آگاه هستند و استراتژی خاص خود را دارند پس دقت کنید و استرتژی خاص کودکتان را بشناسید. مراقب باشیم که کودک با درک شرایط خاص، ما را با رفتارهای خود کنترل نکند. بعنوان مثال اگر کودک متوجه شود که چنانچه تقاضای خود را جلوی میهمانان درخواست کند شما احساس شرمندگی در جمع می کنید و حتما سعی خواهید کرد که آن نیاز را برآورده کنید. معمولا این کودکان هوشمند یک قدم از پدر و مادرشان جلوتر هستند.
همچنین این نکته را در نظر داشته باشید که رفتارهای کودک تابعی از رفتار والدین با او می باشد. همواره در تربیت فرزند باید به خود مسلط باشید و محبت و توجه خود را به بهانه پر توقعی او از وی دریغ نکنید. همانطور که در بالا هم اشاره شد.گاهی بعضی از زیاده طلبی کودکان ممکن است به دلیل جلب توجه بیشتر والدین نسبت به او باشد. یا به عنوان مثال والدینی که در حضور کودک خود دایم در جدال با یکدیگر هستند ممکن است کودک دچار استرس شود و برای کاهش استرس خود زیاده طلبی کند و اینکه والدین برای جبران احساس گناه خود توجه افراطی به خواسته های کودک داشته باشند و او را تبدیل به کودکی لوس و پر توقع نمایند.
این مهم را در نظر داشته باشید که خانواده جامعه کوچکی است که باید قوانین در آن حاکم باشد. پس در خانواده خود قوانینی وضع کنید و برای رفتار با کودک چهارچوب مشخصی تعیین کنید که پدر و مادر هر دو با هم هماهنگ باشند و در غیاب یکدیگر قوانین را نقض نکنند. اقتدار خود را حفظ کنید و از باج دادن به کودک بپرهیزید و مهم تر از همه مسئولیت پذیری فرزندتان است. ازدادن مسئولیت های کوچک به او شروع کنید مثل اینکه آبیاری گلدان های منزل را به او بسپارید
یکی دیگر از نکات کلیدی در تربیت فرزندان توجه به اعتماد بنفس کودکان می باشد. زیرا ممکن است والدین با حمایت های افراطی خود کودک را وابسته به خود تربیت کنند که حتی در بزرگسالی نیز وابسته به حمایت های مادی و معنوی والدین خود باشند و توقع این فرزندان از والدین شان پایانی ندارد.
از نقش والدین و شیوه تربیت خانواده نمیتوان به راحتی چشم پوشی نمود. نوع تربیت والدین می تواند در زندگی و سرنوشت کودکان نقش آفرین باشد. والدین باید بکوشند که اهتمام در یادگیری شیوه های فرزند پروری نوین داشته باشند.
روانشناسان کودک کلینیک روانشناسی آفتاب در خدمت والدین متعهد و آگاه می باشند.