شاید برای همه ما پیش آمده باشد که بر اثر فشارهای روانی در لحظاتی بحرانی آنقدر دچار یاس و ناامیدی شویم که به نیستی خود فکر کنیم، اما با توجه به توانمندی خود سریعا اقدام به بازسازی روحیه خود می نماییم.
اما در بعضی افراد با توجه به عواملی چون بیماریهای ژنتیکی روانی ، افسردگی ، اختلالات عاطفی و… هر گونه تغییر نا خوشایندی ممکن است موجب اقدام به خودکشی فرد گردد. که باید گفت خودکشی یک فرد در جامعه منجر به صدمات جبران ناپذیری به خانواده و حتی جامعه پیرامونش می شود. در علم روانشناسی این عارضه را قابل پیشگیری می دانند به شرطی که به بیماران با نگاه اورژانسی بنگریم.
خودکشی می تواند با برنامه ریزی از قبل توسط فرد طراحی شود بعنوان مثال فرد یا زبانی یا از طریق اعمالی که انجام می دهد اطرافیان خود را از قصد خود باخبر کند که در چنین مواقعی باید مداخلات روانپزشکی و روان در مانی سریعا وارد عمل شود. اطرافیان فردی که در معرض تهدید به خودکشی می باشد باید به علائم و نشانه های آن بی توجه نباشند. از جمله حالاتی مثل نوسانات خلقی، درد عاطفی، پریشانی، اضطراب شدید، دل مشغولی غیرعادی، تمایل به خشونت یا مرگ، مصرف مواد مخدر یا الکل و رفتارهای پر خطر از این قبیل را را باید مد نظر قرار دهند. مورد دیگری که در جوامع کنونی نسبت به خودکشی مشاهده شده است پایان دادن به زندگی در افراد مشهور جامعه بوده است. که در صورت پرداختن رسانه های خبری می تواند برای افراد جامعه و بخصوص جوانان مخاطره آمیز باشد
باید گفت اقدام به خودکشی های انتخابی نیز ریشه در ناکامی های فرد دارد که ناشی از خطای شناختی فرد نسبت به رویدادهای زندگی می باشد که منجر به بیماری روانی می شود. این گروه از افراد نیز باید تحت حمایت خانوادگی و روانشناسی قرار گیرند
طبق آمار جهانی به طور متوسط هر40 ثانیه یک نفر در جهان اقدام به خودکشی می کند. که البته در جوامع مختلف میزان اقدام به خودکشی با توجه به جغرافیا، آداب و رسوم و مذهب متفاوت است.
و بالاخره باید گفت خود کشی نه عملی قابل تقدیس و شجاعانه است و نه نشانه سرزنش شخص می باشد.
و در روانشناسی یک موضوع اورژانسی و اضطراری تلقی می شود. که فرد باید مورد حمایت همه جانبه مراکز مشاوره و روانپزشکی قرار گیرد.
لذا داشتن یک مشاور و روان درمانگر در جوامع امروزی توصیه می شود.