افرادی که گرفتار خطای شناختی تفکرِ صفر-صدی هستند، همه چیز را سیاه و سفید میبینند. آنها باور دارند یا کاری را بایستی عالی انجام دهند و یا آنکه آن کار هیچ ارزشی ندارد. خود را گاهی بیعیب و نقص و گاهی بد و ناقص میبینند. آنها توان طیفی دیدن امور را ندارند، در حالی که میدانیم اکثر مهارتها و کارهای انسان در یک طیف ضعیف تا عالی قرار میگیرد.
این خطای شناختی، پایه و اساس کمالگرایی است. افرادی که اینگونه میاندیشند، بدلیل استانداردهای بالای ذهنشان و نرسیدن به این استانداردهای نامعقول، آمادگی بالایی برای ابتلا به اضطراب و عصبی شدن دارند. به طور مثال: خانمی که به همسرش میگوید یا فلان ماشین رو بخر و یا اصلا نخر، و یا مردی که به همسرش میگوید، چون مادرت این حرف رو زد، دیگه از چشمم افتاد.
برای مقابله با این خطای شناختی باید باور کنیم که عقاید و باورها نسبی هستند و فهم ما از حرفها و رفتار دیگران تنها تفسیر و برداشت ما از موضوع است.
سلام ممنون خیلی مختصر و مفید من بسیار با این موضوعات برخورد کردم اطلاع رسانی شود همه درست تصمیم بگیریم همه رفتارمان و موفقیتهایمان و برعکس حتی سقوط هم بر اساس تصمیم است