آیا در سنین قبل از ازدواج زندگی مستقل داشته باشیم؟
با نگاهی به محیط اجتماعی درمییابیم که بسیاری از ارزش های سنتی در جامعه کمرنگ تر شده است و بسیاری از هنجارها در افکار عموی تغییر یافته است. به عنوان مثال در زندگی سنتی ایرانی زندگی مستقل جوانان قبل از ازدواج مردود بوده است و همه بر این باور بودند فرزندان هر چقدر هم سن و سال بالایی داشته باشند باید در خانه پدری خود زندگی نمایند تا روزی بخت به سراغشان بیاید. در جوامع غربی به دلیل تعریف و ساختار متفاوت خانواده، فرزندان با وارد شدن به سن بزرگسالی یعنی همان 18 سالگی زندگی مستقل را آغاز می کنند و حتی جوانانی که مشغول تحصیل و کار می شوند برای تامین نیازهایشان مورد حمایت دولت ها قرار می گیرند. البته این رویکرد در کشورهای مختلف غربی هم متفاوت است. در پژوهش ها آمده است اولین کشوری که فرزندان در سن 18 سالگی زودتر از خانواده مستقل میشوند سوئد می باشد. و سایر کشورهای اروپایی نیز با سنین بالاتر خانواده را ترک میکنند. اما بعضی ملل مثل مردم ایتالیا و اسپانیا تا سنین حدود 30 سال هم در خانواده ماندگارند. و هرچه به کشور های شرقی نزدیک تر می شویم سن حضور فرزندان در خانواده بدون ازدواج بالاتر می رود.
در ایران نیز میانگین سنی فعلی ترک خانه وجود ندارد . اما به طور کلی با توجه به بالا بودن هزینه های زندگی سن استقلال جوانان حتی بعد از ازدواج هم بالاتر رفته است. زیرا مشکلات مسکن، بیکاری و افزایش سطح تحصیلات و تغییر الگوی زندگی سبب افزایش میانگین سن ازدواج شده است و همچنین به دلیل ساختارهای مذهبی و فرهنگی جامعه ما از فرزندان به طور کلی خواسته می شود تا قبل از ازدواج از خانواده جدا زندگی نکنند.
با همه چالشهای مطرح شده در انتخاب زندگی مستقل در بزرگسالی باید گفت از آنجا که سن ازدواج یا حتی امکان ازدواج بواسطه تغییرات اجتماعی، بالاتر رفته است. اما فطرت هر انسان بزرگسالی بر استقلال گرایش دارد هر فرد علاقه دارد که در این سنین خانه و کاشانه خود را داشته باشد. اما باید حساب شده عمل کرد و جوانب امر را سنجید.
اگر تصمیم گرفتید که مستقل باشید چند سوال را برای خود طرح کرده و پاسخ دهید سوالهایی مثل اینکه:
در چه خانواده ایی تربیت شده اید و هنجارهای خانوادگی خود را بشناسید تا با گفتگو مسالمت آمیز با والدین و خانواده اقدام به ترک خانواده نمایید. معمولا خانواده ها برای فرزندان پسر سخت گیری کمتری دارند اما در هر حال نگرانی آنها بیشتر این است که نکند فرزندشان پس از جدایی از آنها درگیر دوستان ناباب و یا افراد سو استفادهگر شود. این نگرانی از طرف خانواده برای فرزندان دختر چند برابر می شود چون تهدیدهای اجتماعی زیادی را در جامعه برای دختران شاهد هستند لذا نحوه تربیت و نگرش والدین بسیار می تواند تعیین کننده باشد.
آیا فرد مستقلی هستید و وابستگی شدید به خانواده و اطرافیان ندارید ؟
آیا استقلال مالی دارید که درآمد شما کفاف مخارج مسکن و سایر امور شما را بدهد؟
آیا اعتماد به نفس کافی دارید و تعاملات اجتماعی کافی برای تنظیم روابط و ارتباط با دیگران در خود سراغ دارید
آیا روش حل مسئله را می دانید تا در صورت مواجه با مشکلات از عهده حل مسائل خود برآیید
همچنین در نظر داشته باشید بنا به اینکه دختر هستید یا پسر نحوه نگاه اجتماعی و مراقبت های امنیتی را باید مد نظر قرار دهید
همه این سوالات و بررسی هایی که از خود می کنید بخاطر این است که راهی را که انتخاب می کنید با گامی محکم بردارید که مجبور به بازگشت مجدد به زندگی با خانواده نشوید.
در هر حال جوامع انسانی با همه تغییرات قریب الو قو ع اش باید انتظار خانواده های تک نفره هم داشته باشد.کما اینکه این خانواده ها در بعضی از کشورها به رسمیت شناخته شده است و به قولی پدر مادر نمی توانند تا آخر عمر با فرزندانشان بمانند یا اینکه به دلیل کهولت سن امکان حمایت های مادی ومعنوی از فرزندانشان را ندارند.
هر چند که از لحاظ سلامت روان اجتماعی و پرداختن به نیاز اساسی جوانان باید حمایت های همه جانبه از ازدواج جوانان انجام گیرد که جوانان در شرایط مطلوب تری خانواده را ترک نمایند. اما در حال حاضر این حمایت ها و برنامه ریزی ها را به طور حداقلی در جامعه مشاهده می کنیم.
نکته ایی که در اینجا قابل بررسی است نقش اساسی خانواده ها و روشن بینی و نحوه تربیتی والدین نسبت به نیاز فرزندانشان می باشد. این روزها بعضی والدین به دلیل ارائه خدمات بی رویه به فرزندانشان توجه کافی به استقلال فرزندانشان را ندارند. این گونه تربیت منجر به پرورش فرزندانی خواهد شد که تا در بزرگسالی نیز از لحاظ عاطفی و مادی به والدین خود وابسته باشند و این عدم استقلال مانعی برای رشد همه جانبه فرزندان خواهد شد و همانطور که در اینجا هم ذکر گردید همه نگرانی والدین از جدا شدن فرزندشان و تهدید های اجتماعی است که موجب نگرانی دو چندان والدین می شود. این نگرانی ها به شیوه فرزندپروری آنها باز میگردد. به این معنا که آیا فرزندشان در بزرگسالی به بلوغ فکری و عاطفی کافی رسیده است که مثلا بتواند دوستان خوبی انتخاب نماید و مورد تهدیدهای اجتماعی قرار نگیرد.
در اینجا بار دیگر به شیوه فرزندپروری والدین اشاره گردید. بدیهی است از همان سنین کودکی والدین آگاه در سدد به روزرسانی اطلاعات خود می باشند.در این مورد نیز مشاوران وروانشناسان کودک کلینیک آفتاب در خدمت والدین عزیز می باشند.
همچنین جوانان جهت انتخاب بهترین راه در جهت مستقل شدن می توانند از خدمات روانشناختی و مشاوره های فردی مرکز استفاده نمایند.